وبلاگی با اطلاعات مختلف

وبلاگی با اطلاعات مختلف

وبلاگی با اطلاعات مختلف

وبلاگی با اطلاعات مختلف

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

گزارش یک رسانه آمریکایی درباره باور ۳۷۳

نشنال‌اینترست

بعضی افراد گزارشهای داخلی رو درمورد پیشرفتهای کشور به راحتی قبول نمیکنن.به همین خاطر نگاه یک نشریه خارجی به  تواناییهای باور ۳۷۳ رو براتون گذاشتم.انشاالله که مفید واقع بشه.

موشک‌های باور ۳۷۳ از نوع نام صیاد ۴ هستند. این سامانه موشکی، توانایی شلیک ۳ نوع موشک، در بردهای مختلف (مشابه S۴۰۰ ولی با برد کمتر) برای شکار اهداف را دارد و می‌تواند در سطوح مختلف وارد عمل شود.

به گزارش مشرق، پایگاه نشنال اینترست طی گزارشی به قدرت نظامی و موشکی ایران پرداخت. این سایت آمریکایی مدعی شد ایران به‌زودی به توانایی ساخت سامانه‌ای معادل اس‌۴۰۰ دست می‌یابد. گزارش نشنال اینترست که به قلم سباستین روبلین نوشته شده، تأکید دارد که سامانه موشکی بالستیک باور ۳۷۳ می‌تواند به‌راحتی مزایا و توانایی‌های اس‌۳۰۰ را پوشش دهد.


نویسنده گزارش تأکید دارد که توانایی باور ۳۷۳ حتی از اس‌۳۰۰ هم بیشتر بوده و با کمی‌پیشرفت به اس‌۴۰۰ می‌رسد. سیستم موشکی اس‌۴۰۰ هم‌اکنون بزرگ‌ترین و دوربردترین و پیشرفته‌ترین سامانه موشکی زمین به هوای دنیا است و ایرانی‌ها با باور ۳۷۳ فقط اندکی با دستیابی به این ابر سیستم موشکی فاصله دارند.


موشک‌های باور ۳۷۳ از نوع نام صیاد ۴ هستند. این سامانه موشکی، توانایی شلیک ۳ نوع موشک، در بردهای مختلف (مشابه S۴۰۰ ولی با برد کمتر) برای شکار اهداف را دارد و می‌تواند در سطوح مختلف وارد عمل شود.


این سامانه همچنین، قابلیت تعقیب و ضربه‌زدن به انواع موشک‌های بالستیک، بمب‌افکن‌ها، هواپیماهای شناسایی و پهپادها را دارا است. نشنال اینترست به نقل از مقامات ایران تأکید دارد که این سیستم موشکی در تمام شرایط جغرافیایی و آب و هوایی فعال است و می‌تواند به دشمن ضربه بزند.


تاریخچه سامانه باور


نشنال اینترست سپس به سراغ تاریخچه سامانه‌های موشکی ایران می‌رود. نویسنده مدعی است اولین بنای تشکیل سامانه موشکی در سال ۲۰۰۷ و بر روی سامانه اس‌۳۰۰ روسیه انجام گرفت. بعدازآن، متخصصان ایرانی این سیستم روسی را پیشرفت دادند، چراکه از سال ۲۰۱۰ به بعد به علت تحریم ایران، روسیه حاضر نشد برخی تجهیزات این سیستم را به ایران تحویل داده یا بفروشد.


یک سال بعد ایران گفت که از این به بعد، خودش سیستم اس‌۳۰۰ خودش را تجهیز می‌کند و به همین دلیل، نام آن را باور نامید. ایران پس از چندین سال در سال ۲۰۱۶ اعلام کرد که این سیستم به قابلیت‌های جدیدی رسیده و به‌زودی از آن رونمایی می‌شود. اگرچه بعد از برجام و لغو تحریم‌ها، روسیه ۴ پدافند اس‌۳۰۰ به ایران داد، اما ایران فعالیت خودش را متوقف نکرد و کار بر روی سامانه ضد هوایی باور را ادامه داد.


توانمندی‌های باور


نمونه نهایی سیستم باور ۳۷۳ که مدتی پیش از آن رونمایی شد، مجهز به توانمندی‌هایی است که اس‌۳۰۰ فاقد آن است. خودروی سنگین ذوالجناح، به‌عنوان کامیون کشنده، برای حمل لانچرهای این سامانه مورداستفاده قرار می‌گیرد. این خودرو دارای ۵ محور فعال است و قابلیت عبور از رودخانه تا عمق۱/۵ متر، حداکثر ظرفیت بار ۳۰ تن، حمل محموله با طول ۱۰/۵ متر، حداکثر شیب روی ۳۵٪، حداکثر شیب روی طولی ۲۰٪، وزن خالص ۲۱ تن و سامانه تعلیق مستقل را دارد.


به گزارش خبر فوری، همچنین، رادار این سامانه موشکی، از نوع رادارهای معراج ۴ می‌باشد. معراج ۴ که برای اولین بار همزمان با این سامانه رونمایی شد، یک رادار کنترل آتش و برد بلند است.


نشنال اینترست می‌گوید که برخی کارشناسان نظامی می‌گویند سیستم راداری معراج ۴ جهت کار بر روی سامانه باور ساخته نشده است، بااین‌حال مشخص است که این سیستم راداری قابلیت کارکردن بر روی سامانه را دارد و می‌تواند به‌خوبی جهت تشخیص موقعیت و هدف به آن کمک کند.

منبع: مشرق

  • مسعود ...
  • ۰
  • ۰

سهم واقعی ایران از خزر چقدر است؟

دریای خزر

«کسانی که به دو معاهده ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ استناد می‌کنند، حتی یک بار هم آن را نخوانده یا می‌دانند ولی قصد دیگری دارند.»

به گزارش ایسنا، عصر ایران نوشت: «این روزها همزمان با برگزاری اجلاس سران کشورهای حاشیه دریای خزر بار دیگر بحث رژیم حقوقی این دریا و سهم ایران از آن، بر سر زبان‌ها افتاده است. شاه‌بیت گفت‌وگوها نیز این است: ایران و شوروی سابق، به عنوان دو کشور ساحلی دریای خزر، هر کدام مالک ۵۰ درصد از این دریا بوده‌اند و در معاهده ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ نیز که بین دو کشور امضا شده، این مالکیت ۵۰ درصدی به رسمیت شناخته شده است و با این مقدمه، این اتهام را وارد می‌کنند: «دولتمردان ایرانی، از حقوق ملت ایران و مالکیت ۵۰ درصدی ایران بر خزر عقب‌نشینی کرده‌اند و قرار است سهم ایران به ۱۱ تا ۲۰ درصد کاهش یابد.

اما اگر بخواهیم بر اساس واقعیت و نه صرفاً احساسات و حب و بغض‌های سیاسی موضوع را بررسی کنیم، باید به دو نکته توجه کنیم:

۱- اگر خزر یک دریای دایره شکل بود و ایران و شوروی در دو طرف این دایره به طور مساوی ساحل داشتند، طبق منطق و مقررات بین‌المللی، مالکیت هر کدام بر این دریا، ۵۰ درصد بود و هر گونه تغییری در جغرافیای سیاسی شوروی نمی‌توانست به ۵۰ درصد ایران خللی وارد کند اما واقعیت جغرافیا که مقابل چشمان ماست، چیز دیگری است: خزر ۶۵۰۰ کیلومتر ساحل دارد. از این میزان ۵۸۴۳ کیلومتر متعلق به شوروی بود و تنها ۶۵۷ کیلومتر آن برای ایران است. حال چگونه و بر اساس کدام منطق عقلی و قاعده بین‌المللی می‌توان پذیرفت کشوری که ۹ برابر دیگری ساحل دارد، سهمی مساوی از دریا داشته باشد.

نقشه دریای خزر را ببینید! حالا یک خودکار بردارید و خط مرزی دریای خزر بین ایران و سایر کشورهای ساحلی را طوری ترسیم کنید که ۵۰ درصدش به ایران برسد. می‌بینید که اساساً و حتی روی کاغذ هم نمی‌توان این تقسیم‌بندی را بر اساس منطق جغرافیایی انجام داد چه برسد به مقررات بین‌المللی حاکم بر حقوق دریاها.

هم‌اکنون که شوروی از هم پاشیده و در آن سوی خزر به جای یک کشور با ۴ کشور روسیه، قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان مواجه هستیم، سهم ایران همچنان همان ۶۵۷ کیلومتر ساحلی است و میزان مالکیت ایران بر دریا نیز بر اساس همین میزان ساحل باقی است. الباقی دریا نیز بر اساس سهم ۵۸۴۳ کیلومتری شوروی سابق، بین ۴ کشور دیگر تقسیم می‌شود و سهمی از ایران کم نمی‌شود.

علاوه بر تقسیم دریا بر اساس میزان نوار ساحلی هر کشور، فرمول‌های دیگری نیز در حقوق بین‌الملل وجود دارد که بر اساس هیچکدام از آنها، سهم ایران از ۱۱ الی ۲۰ درصد فراتر نمی‌رود. این سهم حداکثر ۲۰ درصدی (تقسیم خزر بر ۵ قسمت مساوی) هم تنها در صورتی پذیرفته می‌شود که کشوری مانند قزاقستان که ۱۹۰۰ کیلومتر از سواحل خزر را در اختیار دارد، رضایت دهد که از حق خود بگذرد و با ایرانی که تنها ۶۷۵ کیلومتر دارد، حق‌السهم یکسانی در خزر داشته باشد!

بد نیست بدانیم کمترین میزان ساحل در خزر متعلق به ایران است: قزاقستان ۱۹۰۰، ترکمنستان ۱۷۶۸، روسیه ۱۳۵۵، آذربایجان ۸۲۰ و ایران ۶۵۷ کیلومتر.

۲- گفته می‌شود، درست است که ایران کمترین سهم ساحل را در خزر دارد ولی ایران و شوروی در سال‌های ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ معاهداتی داشته‌اند که طبق  آنها مالکیت خزر به ۲ قسمت ۵۰درصدی تقسیم شده است.

راستی‌آزمایی این ادعا اصلاً کار سختی نیست. می‌توان به متن این دو معاهده مراجعه کرد: در هیچ بندی از این دو معاهده، کوچک‌ترین اشاره‌ای به مالکیت ۵۰ درصدی دو کشور نشده است. در معاهده ۱۹۲۱ حق کشتیرانی ایران در خزر به رسمیت شناخته شده است. بر اساس معاهده ترکمانچای ایران از حق کشتیرانی در خزر ممنوع شده بود که دولت جدید شوروی در آن دوران، با معاهده ۱۹۲۱ این حق را به ایران برگرداند. مواد دیگر این معاهده و معاهده ۱۹۴۰ درباره بهره‌برداری از شیلات، عوارض بندری، نحوه حمل و نقل مسافر و بار و نظایر این‌ها سخن می‌گوید.

بنا بر این، کسانی که به این دو معاهده استناد می‌کنند، حتی یک بار هم آن را نخوانده یا می‌دانند ولی قصد دیگری دارند.

ای کاش در این معاهده آن چه ادعا می‌کنند، وجود داشت یا ای کاش، جغرافیای خزر و مقررات بین‌المللی اجازه می‌داد که نه فقط نصف خزر که کل آن برای ایران باشد ولی واقعیت‌ها با "ای کاش"ها و "توهمات" عوض نمی‌شوند.»

 

منبع:خبرگزاری ایسنا

  • مسعود ...